حلماحلما، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

نور چشمی

سرلاک

سلام گل گل من چند روز پیش توی اشپزخانه قوطی سرلاک رو دیدی و گفتی " به به " منم گفتم اره و بعدش گقتی "به به هام هام " و مدام دستت رو می بردی توی دهنت منم بعد از اینکه مطمئن شدم هنوز تاریخ داره  کمی رو با اب جوشیده قاطی کردم و اوردم تا بخوری اولین قاشق رو با میل و اشتیاق خوردی ولی قاشق دوم رو تا گذاشتم دهنت شروع کردی به نحسی و گریه اونم خیلی زیاد هر چی تو دهنت بود رو ریختی بیرون و با یه ذره ای که روی زبونت بود هم مشکل داشتی بالاخره . . . من رو هم عصبانی کرده بودی و اروم نمی شدی گفتم مامانی گلم گفتی به به من دادم و تو داد می زدی "نه  مو به به " گفتم بیا بریم به به بدم همینطور که گریه می کردی دستم رو گرفتی بردی کنار کابنتی ک...
9 اسفند 1392

نقاشی

          حلما خانم وقتی" قلم و هرچه که می نویسد "،می بینه دیگه هیچ   هر چیزی قابلیت منقش شدن پیدا می کنه . . .       ...
5 اسفند 1392

نماز

حلما خانم ببخشید دیر شد کمی با تاخیر اومدم به قول حلما چیرا؟؟؟؟؟؟؟؟ (همان چرای خودمان) حالا. . .  گاهی شما گیر می دی نماز بخونی خیلی هم بانمکه به جای سجده دراز می کشی و به جای اینکه پیشو نیت رو روی مهر بزاری لبات رو می زاری ادای ذکر گفتن رو در می یاری و . . .   ...
4 اسفند 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نور چشمی می باشد