سرلاک
سلام گل گل من چند روز پیش توی اشپزخانه قوطی سرلاک رو دیدی و گفتی " به به " منم گفتم اره و بعدش گقتی "به به هام هام " و مدام دستت رو می بردی توی دهنت منم بعد از اینکه مطمئن شدم هنوز تاریخ داره کمی رو با اب جوشیده قاطی کردم و اوردم تا بخوری اولین قاشق رو با میل و اشتیاق خوردی ولی قاشق دوم رو تا گذاشتم دهنت شروع کردی به نحسی و گریه اونم خیلی زیاد هر چی تو دهنت بود رو ریختی بیرون و با یه ذره ای که روی زبونت بود هم مشکل داشتی بالاخره . . . من رو هم عصبانی کرده بودی و اروم نمی شدی گفتم مامانی گلم گفتی به به من دادم و تو داد می زدی "نه مو به به " گفتم بیا بریم به به بدم همینطور که گریه می کردی دستم رو گرفتی بردی کنار کابنتی ک...
نقاشی
حلما خانم وقتی" قلم و هرچه که می نویسد "،می بینه دیگه هیچ هر چیزی قابلیت منقش شدن پیدا می کنه . . . ...
نماز
حلما خانم ببخشید دیر شد کمی با تاخیر اومدم به قول حلما چیرا؟؟؟؟؟؟؟؟ (همان چرای خودمان) حالا. . . گاهی شما گیر می دی نماز بخونی خیلی هم بانمکه به جای سجده دراز می کشی و به جای اینکه پیشو نیت رو روی مهر بزاری لبات رو می زاری ادای ذکر گفتن رو در می یاری و . . . ...